۷ مهر ۱۳۹۴

يك 6و8 ترانه طنز سيدعلي ميكشه عذاب بسيار شاد وديدني سيدعلي هر شب تو خواب ميكشه بدجور عذاب ....

ترانه طنز : دلم بدجوری داغونه - حتما يك سري به عظما بزنيد

ترانه : چوب و پیاز و صد تومن بسيار عالي هنرمندانه وريزبين حتما ببينيد

خامنه اي ،ولي فقيه وقتي سانسورچي ميشود- سانسور روحانی در رسانه‌های دولتی

خامنه اي ،ولي فقيه وقتي سانسورچي ميشود

سانسور روحانی در رسانه‌های دولتی


» اعتراض روزنامه ایران به پخش سانسورشده سخنان روحانی در سازمان ملل

سه شنبه, ۷ مهر, ۱۳۹۴
چکیده : روزنامه دولتی ایران خبر از سانسور سخنان روحانی در مورد حادثه منا در صدا و سیمای جمهوری اسلامی داده است. در یادداشتی با اشاره به فعالیت های دیپلماسی طی هفته جاری با انتقاد از صدا و سیما در عدم پوشش مناسب خبری برای سفر رییس جمهور آورده است: طنز تلخ ماجرا این است که در همه ساعت‌ها و لحظه‌هایی که روحانی و ظریف بی‌وقفه پیگیر فاجعه منا بودند؛ جمعی در اتاق‌های جنگ روانی به دنبال این شگرد بودند که چگونه با خبر فاجعه منا مأموریت ملی و بین‌المللی دولتمردان را سانسور کنند.

در غیاب روحانی دامنه اختلاف‌ها بالا می‌گیرد و جریان سفر او
 به نیویورک از سوی رادیو تلویزیون دولتی ایران سانسور 
می‌شود.
 

روزنامه ایران، نزدیک به حسن روحانی روز سه شنبه به این 
اقدام تلویزیون دولتی واکنش نشان داده و آنرا "طنز تلخ" 
خواند. 

ایران در سرمقاله خود ضمن انتقاد شدید از آنچه "شبکه 
رسانه های تندرو" نامیده، نوشت:" شاید چندان دور از انتظار
 نبود که شبکه رسانه‌ای سازمان‌های مخالف دولت، 
اطلاع‌رسانی از سفر روحانی را تعطیل کنند اما سانسور 
خبرهای سفر روحانی در مطبوعات منسوب به رسانه ملی 
بسی مایه تأمل است."

خطاب به داعش وخامنه اي پادشاه اردن: جهان شاهد جنگ جهانی سوم است

پادشاه اردن: جهان شاهد جنگ جهانی سوم است
دبى – العربيه.نت فارسى
ملک عبدالله، پادشاه اردن، در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت: "بیرون رفتگان از اسلام آینده جهان را تهدید می کنند. گروههای جنایتکار آموزه های دین اسلام را تحریف کرده اند." 

ملک عبدالله تاکید کرد "ما نمی توانیم آینده ای از کشتارهای جمعی، سرکوب اقیلیتها و گردن زدنها را بپذیریم. امروز جهان شاهد چیزی همانند جنگ جهانی سوم است." 

او افزود: "ما باید ارزشهای میانه روی را در جهان اشاعه دهیم، و از ارزشهای اسلام در حرکتهای کنونی مسلمانان دفاع کنیم." 

ملک عبدالله در بخش دیگری از سخنان خود "تهدید و تجاوز اسراییل در بیت المقدس را محکوم کرد." 

او همچنین به مشکل پناهجویان در اردن اشاره کرد و گفت که هم اکنون پناهجویان 20 درصد جمعیت کشور اردن را تشکیل می دهند و "اکنون زمان آن است تا جامعه بین المللی به بحران پناهجویان سوری رسیدگی کند."

براي بدست آوردن دل اوباما روحانی: آماده تبادل زندانیان با آمریکا هستیم

روحانی: آماده تبادل زندانیان با آمریکا هستیم










حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران روز یکشنبه 27 سپتامبر گفت تهران آمادگی دارد سه زندانی آمریکایی را که در زندانهای این کشور هستند در مقابل زندانیان ایرانی با آمریکا معاوضه کند. 

روحانی به شبکه خبری سی.ان.ان گفت: "اگر آمریکایی‌ها گامهای مناسبی بردارند و آنها را آزاد کنند، ما نیز آماده هستیم هرچه در توان داریم برای آزادی آمریکایی های زندانی در ایران انجام دهیم." 

ایران از آمریکا می خواهد تا 19 ایرانی زندانی در آن کشور را آزاد کند. این افراد بخاطر کمک به ایران در دور زدن تحریمهای مجرم شناخته شده و در آمریکا زندانی هستند. 

جیسون رضاییان، امیر حکمتی و سعید عابدینی شهروندان آمریکایی زندانی در ایران هستند.

پوتین: روسیه قصد استقرار نیروی نظامی جنگی در سوریه ندارد

پوتین: روسیه قصد استقرار نیروی نظامی جنگی در سوریه ندارد
دبى – العربيه.نت فارسى
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گفت مسکو قصد ندارد نیروهای نظامی جنگی به سوریه اعزام کند.
رئیس جمهور روسیه گفت:«هدف از حضور نظامی روسیه در سوریه تنها حمایت از دولت این کشور در برابر گروه های تروریستی است.»
پوتین تاکید کرد که روسیه در حال حاضر قصد اعزام نیروی جنگی به سوریه یا کشور دیگری ندارد .
این در حالی است که رئیس جمهوری روسیه روز دوشنبه در سخنرانی خود در جمعیت عمومی سازمان ملل متحد گفت: «ما افزایش همکاری یمان با رژیم اسد و دیگر همپیمانانمان در منطقه را بررسی می کنیم».
پوتین که با تلویزیون آمریکایی "سی- بی- اس" مصاحبه می کرد، گفت: «نزدیک به 2000 جنگجو روسی یا از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی سابق اکنون در کنار نیروهای داعش می جنگند و مصلحت روسیه ایجاب می کند که جلوی بازگشت این تروریست ها را بگیریم» .

سعودی: سفیر ایران با نام اصلی خود وارد نشده است ولي ايران كپي ويزا وورود به حج را نشان ميدهد

سعودی: سفیر ایران با نام اصلی خود وارد نشده است
دبى – العربيه.نت فارسى
منابع سعودی روز دوشنبه 28 سپتامبر، به العربیه.نت گفته اند که «غضنفر رکن آبادی» سفیر سابق ایران در لبنان، با نام اصلی خود وارد کشور پادشاهی سعودی نشده است و نام وی در حج امسال، در هیچ یک از معابر ورودی هوایی، زمینی یا دریایی سعودی ثبت نشده است.
در صورت صحت خبر مشارکت رکن آبادی در حج امسال، وی با نام جعلی وارد این کشور شده است.
سازمان حج و زیارت ایران، در جریان حادثه ازدحام جمعیت در منا که به کشته و زخمی شدن صدها نفر انجامید، نام «غضنفر رکن آبادی» سفیر سابق ایران در لبنان را از جمله مفقودشدگان حادثه ذکر کرده است.
این در حالی است که برخی گزارش های خبری، از زخمی شدن وی، سخن به میان آورده اند.
گفتنی است که وزارت خارجه ایران، هیچ توضیحی درباره سرنوشت «رکن آبادی» نداده است. رکن آبادی از سال 2010 تا 2014 سفیر ایران در لبنان بود. 
 
در واکنش به این خبر، سخنگوی وزارت خارجه ایران به شدت این مطلب را رد کرد و گفت که رکن ابادی با استفاده از گذرنامه عادی و به نام خود برای انجام اعمال حج وارد عربستان سعودی شده بود.

حالا سایت خبرگزاری صداوسیما تصاویر گذرنامه غضنفر رکن آبادی و مهرهای خروج وی از ایران و ورودش به عربستان سعودی را منتشر کرده است که نشان دهنده ورود رکن آبادی به این کشور با استفاده از گذرنامه رسمی و با نام معلوم اش است.

خامنه اي ويك رسوائي ديگر در حج وكشتاري كه خامنه اي دخيل بوده - غضنفر ركن آبادي ديپلمات تروريست رژيم در ميان مفقودين

ديپلومات وزارت خارجه #ايران در ميان مفقودين… رژيم: لطفا زياد سر و صدا نكنيد …#عربستان: وي با نام خودش به
حج نيامده

سفير مفقود رژيم كه با نام جعلي به عربستان سفر كرده بود در ميان مفقودين است

رژيم: ديپلومات وزارت خارجه در ميان مفقودين… لطفا زياد سر و صدا نكنيد

عربستان: وي با نام خودش به حج نيامده

Untitled رسانه هاي عربي به نقل از مقامات عربستان سعودي گزارش دادند كه غضنفر ركن آبادي سفير سابق رژيمدر لبنان كه بر اساس برخي گزارشات در ميان مفقودين فاجعه حج سال جاري مي باشد، با نام اصلي خود وارد عربستان نشده است و چنين نامي در ليست حجاج سال جاري وجود ندارد و در صورتي كه وي وارد عربستان شده باشد به شيوه ديگري وارد شده تا نام و فاميلي كه به آن شناخته مي شود شناخته نشود و پاسپورت وي با آن نام ديگر مهر ورود خورده.
برخي مقامات در تهران و بستگان نامبرده گفته اند كه غضنفر ركن آبادي در ميان حاجيان ايراني در موسم حج امسال بوده است. مرتضي ركن آبادي برادر سفير ذكر شده روز گذشته گفت كه «از پنجشنبه در جستجوي وي هستيم ولي به هيچ نتيجه يي نرسيده ايم و تلفن همراه برادرم از زمان حادثه به تماسهاي مكرر پاسخ نمي دهد»
هنوز وزارت خارجه رژيم در مورد اين سفير سابق رژيم كه از سال 2010 تا 2014 به مدت چهارسال سفير رژيم در لبنان بوده و نقش زيادي در ميان احزاب لبناني ايفا كرده و روابط تنگاتنگي با حزب الله لبنان داشته، در اين رابطه موضعگيري نكرده است.
از طرف ديگر نگاهي به رسانه هاي رژيم نشان مي دهد كه مقامات رژيم به شدت از لو رفتن خبر اين كه وي با نام جعلي سفر كرده است وحشت دارند. برخي از عناوين رسانه هاي رژيم در لينكهاي زير آمده است
انتقاد “بستگان آقای رکن آبادی” از انتشار اخبار کذب و درخواست آنان از مردم
حال عمومی غصنفر رکن آبادی خوب است
غیر رسمی:”حال عمومی رکن آبادی خوب است”
دیپلمات وزارت امور خارجه در میان جان باختگان حادثه منا/سرنوشت رکن آبادی در هاله ای از ابهام
عراقچی: برای مفقودین، از جمله رکن آبادی دعا کنید
 سرنوشت نامعلوم رکن آبادی در منا
عراقچی: برای رکن آبادی دعا کنید

نيروهاي تروريستي قاسم سليماني در دمشق و نيروي روسيه در لاذقيه براي حفظ اسد



روزنامه الرأي- كويت 4 مهر 94
در حاليكه دولت رئيس جمهور اوباما به تكرار موضع رسمي بيان شده اش كه كماكان اهداف روسيه در سوريه را ناديده مي‌گيرد ملتزم است، كه همين باعث شد مسكو نيروهاي نظامي و جنگنده و تانك و مشاور به شهر ساحلي لاذقيه در شمال غرب سوريه بفرستد، در پشت پردهِ دولت آمريكا، صحبت از اقدام روسيه در حمايت از اسد بمنظور ممانعت از سقوط لاذقيه به دست انقلابيون ميشود... 
... ناظران آمريكايي معتقدند كه اسد از بهترين نيروهايش براي دفاع از سهل الغاب كمك گرفت و سرهنگ سهيل الحسن معروف به ”ببر” را كه عملكرد نظامي فوق العاديه‌يي از زمان شروع درگيريهاي نظامي در سال 2011 ارائه كرد فرستاد. اما حتي ”ببر” و نيروهايش هم با ناكامي‌هاي متعددي روبرو شدند كه مجبورشان كرد از مناطق اصلي دست بكشند.
اين ناظران ادامه مي‌دهند در صورتيكه انقلابيون سهل الغاب را تصرف مي كردند، راهشان به سمت لاذقيه باز مي‌شد، شهري كه تعداد سني‌ها در آن تقريبا به ميزان نيمي از ساكنان شهر مي‌رسد، آنها تقريبا از زماني كه در تظاهرات مسالمت آميزي كه خواستار كناره گيري اسد از قدرت در اولين روزهاي انقلاب سوريه در بهار سال 2011 بود شركت كردند در محاصره نيروهاي اسد به سر مي‌برند. همچنين در شمال لاذقيه نيز تعدادي از سوريهاي تركمن كه سني هستند زندگي مي‌كنند. شمار سني‌ها در شهر الجيب علوي با آمدن پناهندگان از مناطق جنگ در استانهاي مجاور يعني ادلب و حما تقويت شد...
... كارشناسان مي‌گويند نبرد كسب و درگيريهاي جاري در سهل الغاب شمار زيادي از علويها را مجبور به ترك لاذقيه و پناه گرفتن در جايي كرد كه به كوههاي علويها شناخته مي‌شود، اين همان چيزيست كه به مثابه تهديد براي نيروهاي اسد و توان دفاعي او از لاذقيه محسوب مي‌شود.
ناظران آمريكايي ادامه مي‌دهند كه ايران و حزب الله هر دو اسد را در دفاع از دمشق و مناطق اطراف آن و همچنين گذرگاهي كه از پايتخت در شمال تا حمص و نزديك الجيب در شمال غرب امتداد مي‌يابد كمك مي‌كنند. اما توان نيروهاي ايراني براي پشتيباني از اسد افت كرد، كارشناسان مي‌گويند، اين موضوع روسيه را واداشت تا براي حفاظت از لاذقيه و براي اينكه مانع انقلابيون سوري براي تصرف اين گذرگاه دريايي شود دست به دخالت نظامي بزند.

۳ مهر ۱۳۹۴

خامنه اي از زبان آقاي مهدي سامع سخنگوي چريكهاي فدائي خلق ايران

خامنه اي از زبان آقاي مهدي سامع سخنگوي چريكهاي فدائي خلق ايران
برگرفته از نوشته از نشريه نبرد خلق

اما طرح یک نکته در مورد ولی فقیه برای شناخت عمیق تر این قطب بندی را ضروری می دانم.
خامنه ای نمونه کامل یک سیاستمدار مستبد و یک آخوند ریاکار است. ریاکاری علی خامنه ای هیچ حَد و مرزی ندارد. او از جمله آن واعظانی است که چون به خلوت می رود آن کار دیگر می کند و چون به منبر می رود با روده درازی در نقش «اولیا و انبیا» ظهور می کند. برملا شدن مذاکرات و ساخت و پاخت او با آمریکا نمونه ای از ریاکاری اوست. گماشتگان رنگارنگ علی خامنه ای از او به عنوان «سید خراسانی» که از اولین کسانی است که در رکاب امام غایب شیعیان خواهد بود، یاد می کنند. برخی از مزدبگیران بی دنده و ترمز ولی فقیه از دیدار او با امام غایب صحبت کرده و خامنه ای در این موارد سکوت، به علامت تایید، کرده است. خامنه ای به چندین دوجین جریان ارتجاعی و تروریستی در سراسر جهان که نام «الله» را در تابلو خود حک کرده اند جیره و مواجب می پردازد تا در حفاظب از امنیت ولایت مطلقه اش شریک باشند. عملکرد این نیروها سیمای ریاکار خامنه ای را برملا می کند. این نیروها به عنوان «الله و اسلام» به کشتار مسلمانان کَمر بسته اند. کشتارهای سَبُعانه مردم عراق، سوریه و....نمونه ای روشن از حِرص و طَمع خامنه ای برای حفظ قدرت است. این شخصیت به بیان زردشتیان، اهریمنی و به بیان مسلمانان شیطانی با گفته زیر به بهترین نحو تعریف می شود.
ابلیس گفت؛هان ای به رَه مانده مُریدان نابِکار، با نام ما چه کار،
زین پس به سادگی نام خدا برید و به دل کار ما کنید.

۲ مهر ۱۳۹۴

مماشات ومواضع بسيار ضعيف آمريكا خامنه اي وروسيه را در جنگ سوريه وقيح تر ميكند



مماشات ومواضع بسيار ضعيف آمريكا ،خامنه اي وروسيه  را در جنگ سوريه وقيح تر  ميكند

به گزارش خبرگزاری فارس، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به سؤال خبرنگاران در خصوص اظهارات وزیر خارجه آمریکا مبنی بر لزوم ایفای نقش سازنده تهران برای حل بحران سوریه اظهار داشت: اظهارات وزیر خارجه آمریکا در دعوت به ایفای نقش سازنده جمهوری اسلامی در سوریه فرافکنی است.
وزیر خارجه آمریکا این هفته از رژیم ایران و روسیه خواست تا به برگزاری مذاکرات برای حل بحران سوریه کمک کنند و بشار اسد را پای میز مذاکره بیاورند.


وزیران دفاع فرانسه و انگلیس روز پنجشنبه با ابراز نگرانی از افزایش قابل توجه حضور نظامی روسیه در سوریه اعلام کردند این مسئله باعث پیچیده شدن اوضاع در سوریه خواهد شد.
به گزارش رویترز از پاریس، مایکل فالون وزیر دفاع انگلیس در کنفرانس خبری مشترک با ژان ایو لودریان همتای فرانسوی خود که در حاشیه کنفرانسی درباره امنیت سایبری برگزار شده بود گفت: تقویت حضور نظامی روسیه در سوریه تنها باعث پیچیدگی اوضاع در این کشور خواهد شد که از قبل نیز با وضعی دشوار روبرو بوده است.
در همین حال رژیم ایران درخواست آمریکا برای ایفای نقشی سازنده جهت حل بحران سوریه را رد کرد.

جان کری در عین حال گفت: دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه با روی کار ماندن بشار اسد ممکن نیست.
گفتنی است درخواست وزیر خارجه آمریکا از رژیم تهران در حالی بیان شده است که یک مقام ارشد نظامی آمریکا گفته: رژیم ایران همچنان تلاش خواهد کرد بقای رژیم اسد را بیشتر تضمین کند.
ژنرال آوستین، فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا در خاورمیانه موسوم به سنتکام در جلسه استماع کمیته نیروهای مسلح سنای این کشور درباره نقش رژیم ایران در حمایت از بشار اسد گفت:

 ما شاهدیم رژیم تهران می خواهد حمایت بیشتری از رژیم اسد داشته باشد. احتمالا اگر رژیم ایران با برداشته شدن تحریمها پول بیشتری به دست آورد، کمکهای خود را به رژیم اسد بیشتر خواهد کرد. 

خامنه اي وفرصت طلبي - اداره امور حج باید از عربستان گرفته شود

ديگربا نوشت 

اداره امور حج باید از عربستان گرفته شود



حادثه حج امسال٬ دامنه حملات٬ انتقاد‌‌ها٬ تهدید‌ها و هشدار‌های مقام‌‌های جمهوری اسلامی به عربستان سعودی را به طور بی‌سابقه‌ای افزایش داده است.
در جریان برگزاری بخشی از مراسم حج در منا دست‌کم ۷۰۰ نفر از جمله ۱۳۰ ایرانی جان خود را از دست داده‌اند که این مساله با خشم بی‌سابقه مقام‌های جمهوری اسلامی مواجه شده است.
علی خامنه‌ای با اعلام سه روز عزای عمومی گفته که «دولت سعودی موظف است مسئولیت سنگین خود را در این حادثه‌ی تلخ پذیرفته و به لوازم آن به قاعده‌ حق و انصاف عمل کند.»
خامنه‌ای در پیامی که به همین مناسبت صادر کرده٬ آورده «مدیریت غلط و اقدامات ناشایسته که عامل این فاجعه بوده نباید از نظر دور بماند.»
تعداد قابل توجهی از نمایندگان محافظه‌کار مجلس و رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران نیز در پی این حادثه٬ حملات خود علیه مقام‌‌های سعودی را افزایش داده‌اند.
آنها که معتقدند عربستان «صلاحیت» اداره خانه خدا را ندارد در پی حادثه امروز بار دیگر و به طور گسترده و بی‌سابقه‌ای به این مساله اشاره کرده‌اند.
روح کلی مواضع چند ساعت گذشته این دسته از محافظه‌کاران محکوم کردن عربستان٬ حمله به مقام‌های این کشور و درخواست برای سلب مسولیت این کشور در اداره امور حج است.
به نظر می‌رسد در روز‌های آینده به میزان حملات و انتقاد‌های مقام‌های جمهوری اسلامی از عربستان سعودی افزوده شود.
 

خامنه اي چرا احمد خميني را توسط تيم ترور سعيد امامي كشت قسمت دوم نوشته پاسدار م مهاجر

خامنه اي چرا احمد خميني را توسط تيم ترور سعيد امامي كشت (قسمت دوم )نوشته پاسدار م مهاجرپنجشنبه ٢٢ مرداد ١٣٨٣ – ١٢ اوت ٢٠٠۴ 
• بخش دوم: مشروح مذاکرات
پس از مقدمات مرسوم، به احمد خمينی گفتم: آيا شما می دانيد که جزوه ای به نام «واقعيات ها و قضاوت ها» در تيراژ زياد (به اين دليل کلمه «زياد» را به کار بردم تا هم گستردگی فعاليت هواداران آيت الله منتظری را به رخ او بکشم و هم حساسيت او را برانگيزم) چاپ شده و در آن (امام) خمينی زير سوال رفته تا جايی که عزل آقای منتظری از قائم مقام رهبری توطئه ای از جانب شما قلمداد شده که (امام) خمينی به راحتی تحت تاثير آن قرار گرفته و آن را به اجرا در آورده است؟
احمد خمينی بی تفاوتانه گفت که اطلاع دارد. او می خواست وانمود کند که اين موضوع آن چنان هم واجد اهميـت نيست.
در مقابل برخورد بی تفاوتانه ی او، من پس از يادآوری مسئوليتم در سپاه، با لحنی متعصبانه گفتم: من اجازه نمی دهم که عده ای بيايند و هر چه می خواهند برای احيای مجدد منتظری بنويسند، من وظيفه ی خودم می دانم که از (امام) خمينی دفاع کنم. امروز من نمی دانم که در مملکت ما چه می گذرد، از يک سو در تلويزيون وقتی صحنه های عزاداری را پخش می کنند عکس منتظری را هم نشان می دهند (مدتی قبل از اين جلسه، در يک مراسم نوحه خوانی آهنگران که از تلويزيون پخش شد صحنه ای را نشان داد که پشت سر مداح عکس بزرگی از آيت الله منتظری قرار داشت). و از سوی ديگر می شنويم که خانواده ی آقای رفسنجانی مقلد آقای منتظری هستند، اگر پشت پرده چيزی هست که ما نمی دانيم به ما هم بگوئيد.
احمد خمينی گفت: خوب شما از من چه می خواهيد و چه توقعی داريد؟
گفتم: در جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» مسائل زيادی عليه (امام) و شما مطرح شده که بايد به آن ها پاسخ داده شود، مطالبی هم که تاکنون درباره ی تاييد اقدام (امام) مثل رنجنامه منتشر شده (چون قبل از انتشار جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» بوده و «واقعيت ها و قضاوت ها» در رد رنجنامه نوشته شده) در حال حاضر جوابگو نمی باشد. لذا لازم است پاسخ های مستدل و محکم به شبهه های «واقعيت ها و قضاوت ها» داده شود. از اين ور من تمام آن جزوه را در قالب سوالاتی درآورده ام که اگر شما به آن ها پاسخ دهيد ابهامات رفع می شود و آن گاه من بر اساس آن پاسخ ها جزوه ای را در رد «واقعيت ها و قضاوت ها» منتشر می کنم.
احمد خمينی گفت: من نمی توانم در اين مسايل وارد شوم چون حساسيت ايجاد می کند.
گفتم: من هم چنين توقعی از شما ندارم که در اين مساله وارد شويد، اگر شما صرفا به سوالاتی که من از جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» درآورده ام پاسخ دهيد، آن گاه من بر اساس پاسخ های شما جزوه ای در رد «واقعيت ها و قضاوت ها» می نويسم و آن را با نام خودم منتشر می کنم.
احمد خمينی گفت: اين طرح خوبی است.
سپس من به او اطمينان دادم که در اين ماجرا هرگز پای شما به ميان نخواهد آمد. احمد خمينی هم قبول کرد که پاسخ سوال ها را بنويسد.
همان وقت من يک نسخه از سوالات را در اختيار احمد خمينی قرار دادم، او آن را ورق زد و نگاهی به سوال ها انداخت و گفت: پاسخ اين سوال ها طول می کشد.
گفتم: عيبی ندارد، به هر حال آن چه مهم است پاسخ سوالات توسط شماست که برای من مهم است. عليرغم قول مساعد احمد خمينی، من احتمال قوی می دادم که او به وعده ی خود عمل نکند و از پاسخ دادن به سوالات طفره برود و در حقيقت من را سر کار بگذارد و تلاش هايم به نتيجه ای که می خواستم نرسد. از اين رو فرصت را مغتنم شمردم و بعضی از سوال های کليدی را که در ماجرای برکناری آيت الله منتظری مهم می دانستم مطرح کردم تا اگر اين کار ادامه پيدا نکرد و در همين مرحله خاتمه يافت، حداقل چند موضوع روشن شده باشد.
البته در چنين شرايطی من نمی توانستم سوالات زيادی را مطرح کنم چون اگر احمد خمينی مورد سوالات متعدد قرار می گرفت چه بسا به هدف من پی می برد و حتی به همين سوال های شفاهی نيز پاسخ نمی داد. از اين رو چند مساله اساسی را در قالب سوالاتی از سر دلسوزی و علاقه به خمينی و فرزندش (!) مطرح کردم!!! البته همان طور که قبلا هم اشاره کردم اين روش بر طبق تاکتيکی بود که در پيش گرفته بودم. از او پرسيدم که در جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» طراح توطئه برکناری آيت الله منتظری شما معرفی شده ايد، آيا می توانيد در اين مورد توضيح دهيد؟
احمد خمينی گفت: من چه خصومتی با آقای منتظری داشتم، من از قبل از انقلاب با ايشان ارتباط داشتم. علاوه بر اين من رابطه ی نزديکی با محمد منتظری داشتم. من از لحاظ فکری به آقای منتظری خيلی نزديکتر از آقای خامنه ای هستم!!! آقای خامنه ای از جناح راست است!!! مگر شما فکر می کنيد که امروز من دارای چه موقعيتی هستم؟!!! آقای خامنه ای من را با شيخ حسن روحانی يکی کرده و در شورای عالی امنيت ملی قرار داده!!! مگر من الان چه دارم؟!!! من هستم و همين جا (با دست به محيط جماران اشاره کرد)!!! پس همين اوضاع و احوال نشان می دهد که من در اين ماجرا دخالتی نداشتم و نمی خواستم از برکناری آقای منتظری طرفی ببندم. اين کار مربوط به امام بود و خود ايشان به اين نتيجه رسيد که آقای منتظری نبايد به رهبری برسد.
سپس پرسيدم که در جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» بحث مفصلی در باره ی دست خط های (امام) خمينی شده و نسبت به صحت انتساب برخی از نامه ها به ايشان ترديد شده، آيا اين نامه ها (همان نامه هايی که در جزوه ی «واقعيت ها و قضاوت ها» مطرح شده) توسط خود ايشان نوشته می شد؟
احمد خمينی گفت: چهار، پنج نفر نامه های امام را می نوشتند، من و آقای رسول محلاتی (مسئول دفتر خمينی) و چند نفر ديگر (نام آن ها را ذکر نکرد).
پرسيدم که آيا واقعا نامه ای تحت عنوان نامه 6/1/1368 خمينی به آقای منتظری وجود دارد؟
احمد خمينی گفت: بله
پرسيدم دست خط اين نامه هايی که به عنوان نامه ی 6/1/1368 در جامعه پخش شده متفاوت است، آيا شما اين ها را قبول داريد؟
احمد خمينی گفت: نه.
پرسيدم: بالاخره اصل نامه وجود دارد؟
احمد خمينی گفت: بله.
پرسيدم اصل آن کجاست؟
احمد خمينی گفت: در موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی نگهداری می شود و هر کس هم بگويد آن را دارد دروغ گفته است.
در پايان او از احساس مسئوليت ما نسبت به (امام) خمينی تقدير کرد و قول داد پاسخ سوالات را بنويسد و ما يک ماه بعد برويم و آن ها را تحويل بگيريم.
در تاريخ مقرر برای دريافت پاسخ سوالات به همراه همان همکارانم به دفتر احمد خمينی در جماران رفتيم. پس از احوال پرسی، سوال کردم آيا پاسخ ها سوال ها تمام شده و مطالب آماده است؟
احمد خمينی گفت: نه، من پاسخ ندادم.
پرسيدم: چرا؟
گفت: من با چند تن از دوستان که از مسئولين کشور هم هستند مشورت کردم، آن ها گفتند به صلاح شما نيست که چنين کاری بکنيد و خودتان را با اين مسايل درگير بکنيد، از اين رو مرا از ورود به اين مساله برحذر داشتند و گفتند اين کار به نام شما تمام می شود.
گفتم: جلسه قبل هم که ما مراجعه کرديم قرار شد که اين مطالب به نام شما منتشر نشود و تنها شما به سوالات پاسخ دهيد و من بر اساس آن ها جوابيه ای را برای جزوه ی «واقعيات ها و قضاوت ها» می نويسم و با نام خودم منتشر می کنم، بدين خاطر در اين ماجرا هرگز پای شما به ميان نخواهد آمد.
آنگاه تاملی کرد و گفت: خوب، اين موضوع ديگری است. پس من جواب آن ها را خواهم داد. سپس مجددا وقتی را برای مراجعه ما تعيين کرد.
هنگامی که برای بار سوم مراجعه کرديم، محافظين جماران گفتند که درحسينيه ی جماران منتظر بمانيد تا با احمد آقا صحبت کنيم. بعد از چند دقيقه يکی از آن ها آمد و گفت: احمد آقا می گويد من قبلا هم گفته ام که اين کار را نمی کنم، لذا آن ها را نمی پذيرم.
من به آن شخص گفتم: حالا که ايشان ما را نمی پذيرد من می خواهم يک نامه کوتاهی برای ايشان بنويسم. شما اين نامه را به او بدهيد، ما هم می رويم. آن گاه بر روی يک تکه کاغذ کوچک متنی را نوشتم که مضمون آن چنين بود:
«
اين کار درستی نبود که شما امروز ما را نپذيرفتيد، زيرا اگر شما دفعه ی قبل گفته بوديد که پاسخ سوالات را نمی دهيد و قضيه منتفی شده بود، امروز آمدن ما هيچ موضوعيتی نداشت، در صورتی که آمدن ما، در امروز، حکايت از قرار قبلی و قول مساعد شما برای پاسخ به سوالات دارد در غير اين صورت ما تمايلی برای آمدن به اينجا نداشتيم. باعث تاسف است که شما به عنوان فرزند (امام) و مدعی دفاع از ايشان حاضر نيستيد که در اين باره قدمی بر داريد
من نامه را به آن شخص دادم تا برای احمد ببرد. سپس حرکت کرديم و از آن کوچه ای که منزل خمينی در آن قرار داشت دور شده بوديم که يک دفعه همان کسی که نامه ی مرا برای احمد برده بود دوان دوان آمد و مرا صدا زد و گفت: احمد آقا می خواهد شما را ببيند.
ما برگشتيم و به دفتر ملاقات احمد خمينی رفتيم، در حالی که ناراحتی در چهره من کاملا آشکار بود.
احمد خمينی گفت: ناراحت شديد؟
گفتم: بله، زيرا شما دوبار قول داديد و به آن عمل نکرديد و حالا می گوييد من قبلا گفته ام که پاسخ نمی دهم، اگر شما نمی خواستيد به سوال ها پاسخ دهيد، پس چرا قرار گذاشتيد که ما امروز بياييم؟
احمد خمينی گفت: من نمی توانم به سوال ها پاسخ دهم. اگر هم باعث ناراحتی شما شدم عذر می خواهم. من هم با ناراحتی خداحافظی کردم و به همراه همکارانم بازگشتيم.

چرا احمد خمينی توسط تيم ترور قتل های زنجيره ای وزارت اطلاعات کشته شد.

ادامه دارد
 قسمت اول را اينجا بخوانيد
بيشتر بدانيدقاتل احمد خميني كيست


پشت صحنه دعواي روحاني و خامنه اي- بسيار اكشن وديدني كوتاه ترين و گوياترين گزارش تصويري از پشت صحنه روابط جناحهاي نظام با استفاده از فيلمهاي هندي.

سخنراني خنده دار روحاني - سخناني كه تا بحال نشنيده ايد بسيار مهم وجالب وواقعي ولايت بايد بچرخد مانند سانترفيوژ

ويترين سك دعواها - ويترين سگ دعواهاي نظام در مجلس دزدان و جانيان در پسا زهرخوري ديدني است، توصيه اهل فن اينه كه تاثيرات جام زهررو دسته جمعي ببينيد.PakeShadi

ترانه چوب و پياز و صد تومن ترانه بسيار عالي از اشرفي عزيز روزبه



ترانه  بسيار عالي از اشرفي عزيز  روزبه
چوب و پياز و صد تومن   سهم ولايت از وين
هلال شيعي چي ميشه 
با بمب هسته اي در كفن
مذاكرات اتمي
ضرب المثل ها هميشه ريشه در واقعيت ها دارند ازجمله چوب وپياز وصدتومن.
ولي فقيه توي جريان مذاكرات ازترس قيام مردم هم صد تومان را داد وهم چوب وپاز را باهم خورد

۳۱ شهریور ۱۳۹۴

حسن روحاني ئيس جمهور ارتجاع - رأفت! پدرخواندة تروريسم

رأفت! پدرخواندة تروريسم

شنبه, 21 شهریور 1394 00:00
رأفت! پدرخواندة تروريسم
دروغ‌هايي كه بدون هيچ شرم و آزرم، «رئيس‌جمهور ارتجاع» در جلسه كساد تروريست پروري يك شعبه اطلاعات رژيم بنام «هابيليان» رديف كرد، حداكثر ترفندي در حد فرياد «آي دزد آي دزد» و اشلي چند مدار پائين تر از دروغ‌هاي احمدي‌نژادي بيش نبود و اگر ثابت‌کننده هيچ‌چيز نباشد، لااقل چنته خالي اين «شيخك اعدام نشان» و «ولي امر» ش را به‌خوبي نشان مي دهد. تكرار ياوه‌هايي كه 37 سال است در هر منبر و تريبون و رسانه، به شيوة آخوندي روضه‌خواني مي‌شود، قبل از اينكه بخواهد يك خش به چهرة درخشان مقاومت ايران بيندازد، ناخواسته شكست آن تقلاها، فلاكت و صحنه باختگي «بانكدار مركزي تروريسم» را، در تلاش ساليانش به‌وضوح نمايان مي‌سازد.
در چند دهة گذشته، هيچ فرد، هيچ جريان و هيچ دولتي به‌اندازه مقاومت ايران زير ذره‌بين و مانيتورينگ داخلي و بين‌المللي قرار نداشته است، ‌طوري که از يك مراجعة سادة دندانپزشكي يا کوچک‌ترين خطاي سهوي يك هوادار مقاومت تا جدي‌ترين بحث‌ها و تصميم‌گيري‌هاي نظامي، تشكيلاتي، سياسي و استراتژيكي اين مقاومت، موضوع پرداختن به علني‌ترين صورت بوده است، آن‌سان كه حتي برخلاف پايه‌اي‌ترين حقوق انساني، براي اعضاي اين جنبش نه اصل برائت به رسميت شناخته مي شود و نه حتي حريم خصوصي قائل هستند. در طول اين سال‌ها، هيچ سرويس جاسوسي قدر قدرت، هيچ وزارت خارجه ابرقدرت و هيچ تجارتخانة حقوق بشري پوششي آن‌ها و حتي هيچ خبرچين و مزدبگيري در اين دستگاه، در كنار تمام جنگ‌افزار بمباران‌هاي فيزيكي و رسانه‌اي، در پرحجم‌ترين و پرتيراژترين صورت نيست كه بخت خود را براي كمرشكن سازي اين مقاومت سرفراز نيازموده باشد، هجمه‌هايي آن‌چنان كينه ورزانه و تجاوزكارانه كه در موارد مشابه، به كمتر از روز، حكومت واژگون مي‌کرد و خلق‌ها را از نعمت رهبران دلسوز، نظاير مصدق كبير، لومومبا، نكرومه، آلنده و... محروم مي‌ساخت و حاکميت‌هاي ملي را از کفشان مي‌ربود؛ اما باوجود همة اين لجاجت‌ها و سماجت‌ها، بيرون كشيدن ده‌ها حكم قضايي برائت از دادگاه كشورهاي اروپايي و امريكا در متمدنانه‌ترين صورت و عبور سياوش وار مقاومت ايران از ناجوانمردانه‌ترين آتش اتهامات و لجن پراكني ها، ديگر جايي براي ترديد و اين‌گونه تشبثات رسوا باقي نگذاشته است.
البته تلاش روباه بنفشي كه از اعماق رسوبات تاريخي ايران سر برآورده، براي مقابله با محبوبيت اجتماعي مجاهدين و انديشه تابناك آن‌که حاوي متعالي‌ترين درك دمكراتيك و مترقي از اسلام علوي است و والاترين ارزش‌هاي آزادي‌خواهانه و عدالت‌جويانه بشري را نمايندگي مي‌کند، قابل‌فهم است، انديشة پويايي كه بدون وقفه در پنجاه سال گذشته، از روز تولد تا امروز كانون جاذبة نسل‌هاي متوالي تشنگان حرف نو و آرمان‌ترقي بوده است، آن‌چنان‌که يك كارگزار همين رژيم پيش‌تر به آن اعتراف كرده بود كه در تاريخ معاصر ايران هيچ فرد مذهبي درگير امور سياسي بالاي 50 سال پيدا نمي‌شود كه مقطعي از عمرش هواداري از مجاهدين نكرده باشد، پيش از او و خيلي آشكارتر از او، خميني دجال خون‌آشام جماران، وقتي‌که در مصاف نظري، اقبال نسل‌هاي تشنه حقيقت از آرمان مجاهدين را حس كرد و ذوب شدن نيروهايش در برابر آن را چون برف در برابر آفتاب تموز ديد، کينه‌توزانه گفت كه مجاهدين گول مي‌زنند جوان‌ها را و با انگشت گذاشتن بر جذبة افزون شوندة آن‌ها بافرهنگ دجالانه اعتراف كرد كه خوب هم بلدند چگونه گول بزنند، (تابستان 59). يك آمار كه توسط معاون راديو و تلويزيون رژيم ارائه شد درباره اقبال اجتماعي مجاهدين در فرصت كوتاه دوسالة كار سياسي در جامعه، مي‌گويد: «در اوايل انقلاب شايد حدود 500.000 ميليشيا سازمان دادند» (25 اسفند 78). سركرده قبلي نيروي انتظامي رژيم يك ماه قبل درباره مغلوب بودن تفكرات پوسيده و ارتجاعي رژيم در برابر اين انديشه متعالي مجاهدين گفت: «... تا مهر ۵۸ كه دانشگاه‌ها باز نشده بود، اين‌ها در دبيرستان‌ها جمع مي‌شدند. معمولاً هم حزب‌اللهي‌ها مغلوب اين ميدان بودند، چون آن‌ها کارکرده بودند و اين‌ها نمي‌توانستند جواب بدهند و قضيه را جمع كنند...». با اين حساب بي‌جهت نيست فاشيسم مذهبي در سراسر عمر نكبتش، با اشراف به چنين تعادلي در اعماق جامعه، حتي يک‌بار اجازه انتخابات واقعي و آزاد نداد و هرگز هم نخواهد آمد. حاكميتي اين‌گونه كه ناقض حق حاكميت ملت ايرانست، همچنان که ساليان مقاومت ايران اعلام داشته، بارزترين مصداق پدرخواندگي تروريسم و توحش است. کنار گذاشتن يك روز حربه اعدام و دست‌وپا بريدن، ارادة آزاد مردم را آن‌چنان‌که در عاشوراي سال 88 ظهور پيدا كرد، نمايان خواهد ساخت. بي‌جهت نيست رئيس‌جمهور اين رژيم ترور و فاشسيم مذهبي كه تا الان فقط با اسيدپاشي، اعدام و ارعاب روزانه بر حكومت باقي مانده، سخنران جمعي است كه موضع دژخيمان برگزارکننده آن، نسبت به قتل‌عام سي‌هزار زنداني، فراتر از فاشيست هاي هيتلري و هر آدمكش ساديستي ديگر است: «... باوجود حکم قاطع نظام اسلامي در مورد [مجاهدين] اعدام‌شده در سال ۶۷، بايد به اين نکته نيز اشاره کرد ... شايد تنها ايرادي که مي‌توان تا حدودي به اجراي اين حکم وارد دانست، رأفتي بود که باعث شد عده‌اي از [مجاهدين] به چوبه دار سپرده نشوند ...»(هابيليان 890514).لينك به منبع